درد :
حسی ناخوشایند و تجربهای احساسی همراه با آسیب بافتی واقعی یا آسیبی به نوعی دیگر از بافت میباشد.
درد ما را به این انگیزه وامیدارد که از شرایط بالقوه مخرب برمیدارد
از بخش آسیبدیده بدن تا هنگام بهبود مراقبت میکند و از شرایط یادشده در آینده پیشگیری میکند.
درد تحریکی از ناسیسپتور در سیستم عصبی محیطی یا آسیب یا خرابی سیستم عصبی مرکزی یا پیرامونی میباشد
بیشتر دردها بیدرنگ پس از آن که محرک دردناک حذف میشود برطرف شده و بدن التیام مییابد
اما گاهی اوقات درد همچنان با وجود حذف محرکها و بهبود ظاهری بدن ادامه مییابد
و گاهی درد ناشی به دلیل فقدان شرایط قابل تشخیص، آسیب یا آسیبشناسی افزایش مییابد
درد شایعترین دلیل مشورت پزشکی در ایالات متحده است.
در بسیاری از شرایط پزشکی درد علامت مهمی است و به میزان قابل توجهی با کیفیت زندگی یک فرد و عملکرد کلی او در ارتباط است.
حمایت اجتماعی، پیشنهاد هیپنوتیزم تداخل، هیجان در ورزش یا جنگ
حواسپرتی همه نقش قابل توجهی در زیر و بم کردن شدت درد یا ناخوشنودی آن دارند
در اختلال درد جسمانی شکل اختلال درد طولانی است که تبیین پزشکی برای آن وجود ندارد.
بیماران مبتلا به درد جسمانی شکل یک گروه همشکل و یکپارچهای را تشکیل نمیدهند،
بلکه مجموعه نامتجانس از گروههای فرعی درد از قبیل کمر درد، درد لگنی مزمن و غیره هستند.
درد بیماران ممکن است مربط به پس از سانحه، عصب شناختی و استخوانی-عضلانی باشد.
عدهای از بیماران ممکن است اختلالات روانپزشکی عمده داشته باشند، درحالی که عدهای فاقد این اختلالات هستند.
علل درد جسمانی شکل مزمن میشود که روانشناختی است و در زنها دوبرابر بیشتر از مردها تشخیص داده میشود و اوج آن در ۴۰ و ۵۰ سالگی است.
درمان درد
به اعتقاد برخی از پژوهشگران بسیاری از علایم و نشانههای این مبتلایان ناشی از تغییرات فرایندهای شناختی مرتبط با شرایط اجتماعی وفرهنگی است
لیکن شواهد نشان میدهد تأثیر منفی این اختلالات فقط به شخص مربوط نمیشود
چون برخی از این اختلالات دارای تأثیر کارکردی شدید هستند.
به همین دلیل عقیده بر این است برای درمان این اختلالات از درمانهای ترکیبی استفاده شود.
یک دیدگاه معتقد است که درمان درد میبایستی براساس دستگاه اعصاب مرکزی، بازپروری فیزیکی،
آموزش آرمیدگی، تحریک حسی و جراحی اعصاب استوار باشند.
هرچندکه این رویکرد درمان فنونی متفاوت دارند ولی وجه مشترک همه آنها رهایی از درد ورنج است.
افزون بر این میتوانیم این تکنیکها را بهطور انفرادی یا گروهی مورد استفاده قرار دهیم؛
بنابراین دیدگاه داروهای روانگردان از قبیل فنوتیازینهای و ضد افسردگیهای سه حلقهای تأثیر ذخیرهکننده افیونی در بیمارن مبتلا به درد سرطان دارند.
تکنیکهای جراحی اعصاب آخرین راهکار است و به ندرت استفاده میشود و زمانی مورد استفاده قرار میگیرد
که درمانهای دیگر مؤثر نباشد. جراحی رو دستگاه اعصاب مرکزی صورت میگیرد.
کمترین عمل جراحی تخریب اعصاب پیرامونی نزدیک به کانون درد است.
همچنین میتوانیم با رویکردهای درمانی و روانشناختی مراجعان را آموزش دهیم
تا احساس درد را در سطح مغزی توسط تعدادی از راهبردهای شناختی ازجمله حواسپرتی
آرمیدگی، تصویرسازی هدایت شده، پسخوراند زیستی و هیپنوتیزم بلوکه کرد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.